سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پولس و مسیحیت

                                        

                                            پولٌس و مسیحیت

                                                                                  حمید الله رفیعی

  بنا به آموزه های دین مبین اسلام حضرت عیسی (ع) یکی از پیامبران اولوالعزم ودارای کتاب انجیل و شریعت ناسخ شریعت حضرت موسی(ع) بوده است[1]. این مسئله از ضروریات دین اسلام به شمار می آید. قرآن کریم د مورد شریعت حضرت عیسی (ع) می فرماید: «وَ لْیَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجیلِ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فیهِ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ » اهل انجیل [پیروان مسیح‏] نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانى که بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم نمى‏کنند، فاسقند.[2]

   اما از دیدگاه مسیحیتی که امروز در جهان رایج می باشد حضرت عیسی (ع ) نه دارای شریعت بوده ونه دارای کتابی که از طرف خدا بر او نازل شده باشد ، بلکه عیسی(ع) در عهد جدید کسی است که خدا در او حلول نمود و از روی محبت در لباس او ظاهر گردید تا در راه گناه بشر به صلیب کشیده شده و قر بانی گردد ! او هیچ نوع شریعت و حکمی را در راستای عمل برای مردم نیاورده است[3]  از نظر مسیحیان عهد جدید که مشتمل بر چهار انجیل و اعمال و نامه های رسولان و مکاشف یوحنا می باشد- از طرف خداوند بر عیسی(ع) نازل نگردیده بلکه به گفته توماس میشل مسیحس تا سی سال ، بعد از عروج حضرت مسیح- 30 الی 60م-  انجیل مکتوب وجود نداشت و تا این زمان سخنان و کار های عیسی به طور شفاهی نقل می شد. این روح القدس بود که از طریق الهام نویسندگان انجیل ها را برای نوشتن ای کتاب ها و ثبت برگزیده سخنان و کارهای بسیار زیاد عیسی رهنمون شد ... و فهرست نخستین کتاب های مقدس بین سالهای 150 الی 200 میلادی آماده شد و پس از چند قرن کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتاب­هایی را باید مقدس شمرد.[4]

  این عقیده مسیحیان که حضرت عیسی(ع) کتابی به نام انجیل نداشته و صاحب شریعت نبوده بلکه او کسی بوده که خدا در او حلول نموده تا همراه با خدا برای بخشیده شدن گناه دیگران کشته شود ، به دین و رسالت حضرت عیسی(ع) که پذیرش آن در قالب نبوت عامه از اصول دین اسلام است کمترین ربطی ندارد ، بلکه این دو رکن اعتقادی مسیحیت خیالات و توهّمات پولس است که در نزد مسیحیان یکی از حواریون به شمار می آید.

  پولس بنا بر یک قول همزمان با میلاد حضرت مسیح(ع) در شهر ترسوس متولد گردیده[5] و به قول دیگر در سال دهم میلادی در همین شهر از پدر و مادر یهودی به دنیا آمده است [6]. پولس در زادگاهش مبادی حکمت های فیلسوفان رواقیون و کلبیون را فرا گرفته و این آموزه ها در او به ملکه نفوذ کرده که بعد ها در مسیحیت پولس نیز داخل گردید[7]. او مرد زبان آور و نویسنده ی ماهری در زمان خودش بوده و به دلیل رساله هایی که نوشته زبان های معمول عبرانی ، رومانی و یونانی را می دانسته و متاثر از فلسفه و عقاید یونانیان بوده است[8]. 

  پولس از صفات اخلاقی و خصائص نفسانی خاصی برخوردار بوده است . او از دیدگاه ویل دورانت یک مرد هیجان پذیر و تخیل گرا و بیش از «سپینوزا» مست و شیدای خداوند بوده و خود را الهام شده از جانب خدا و قادر به اعجاز می پنداشت ![9] 




[1] .  رک: طباطبایی، محمد حسین ، المیزان، تجمه موسوی همدانی، قم، جامع مدرسین، پنجم، ج8ص379.

[2] . مائده/47 .

[3] . رک : توفیقی ، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ ، ص 158-160 هفتم ، 1386ش.

[4] . میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی ، قم، مرکزمطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، 1377، ص41-50.

[5] . جان بایر ناس ، تاریخ جامع ادیان ، (ترجمه علی اصغر حکمت) ص614 ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی چهاردهم ، 1383ش.

[6] . ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، 3/679 تهران ، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی ، 1370ش.

[7] . همان، 680 .

[8] . طالقانی ، سید محمود ، مقدمه ای بر انجیل برنابا ، ص 13.

[9] . ویل دورانت، تاریخ تمدن ، 3/681.